تمام فتنه ز حکم شریح قاضی شد
2484
12
- ذاکر: مرحوم محمدرضا آقاسی
- سبک: دکلمه
- موضوع: امام حسین (ع)
- سال:
تمام فتنه ز حكم شُرَيح قاضي شد
همانكه كيسهي زر گرفت و راضي شد
كنون كه دين محمد به قتل من بر پاست
فَيا سُيوف خُزيني كه ظهر عاشوراست
علیِ اصغرم اینک به قتلگاه برم
ز دست قوم جفا بر خدا پناه برم
نهاد حرمله تیری به پرتگاهِ کمان
روانه کرد در آیینهی نگاه کمان
درید تیر جفا پیشه حلق اصغر را
ببین چو ماهیِ در خاک و خون شناور را
کربلا لبریزِ عطر یاس شد
نوبت جانبازیِ عباس شد
بازوانش مرگ را بی تاب کرد
تیغهای تشنه را سیراب کرد
تا کنون عباسها را دیدهای
بوسهای از دست آنها چیدهای
بنگر این مستان آتش خورده را
بازوان تیر و ترکش خورده را
شیعه یعنی دست بیعت با غدیر
بارش ابر کرامت بر کویر
شیعه یعنی هفت وادی اضطراب
شیعه یعنی تشنگی در شط آب
آب گفتم سینهها بی تاب شد
خیمهها از آه و آتش آب شد
آب گفتم تشنگی بیداد کرد
کودکم بی تاب شد فریاد کرد
بر زبانش شعلهی آه و عطش
شد ز کوی تیغ کین گلویش آهکش
آفتاب از روی زین افتاده است
مشک آبش بر زمین افتاده است
کیست این ساقی که بی دست آمده است
کز صبوی تیغ سرمست آمده است
کیست این ساقی که در خون پا نهاد
تیرها را دید و پیشانی گشاد
کیست این ساقی که بر خود پا گذاشت
آب را در حسرت سقا گذاشت
همانكه كيسهي زر گرفت و راضي شد
كنون كه دين محمد به قتل من بر پاست
فَيا سُيوف خُزيني كه ظهر عاشوراست
علیِ اصغرم اینک به قتلگاه برم
ز دست قوم جفا بر خدا پناه برم
نهاد حرمله تیری به پرتگاهِ کمان
روانه کرد در آیینهی نگاه کمان
درید تیر جفا پیشه حلق اصغر را
ببین چو ماهیِ در خاک و خون شناور را
کربلا لبریزِ عطر یاس شد
نوبت جانبازیِ عباس شد
بازوانش مرگ را بی تاب کرد
تیغهای تشنه را سیراب کرد
تا کنون عباسها را دیدهای
بوسهای از دست آنها چیدهای
بنگر این مستان آتش خورده را
بازوان تیر و ترکش خورده را
شیعه یعنی دست بیعت با غدیر
بارش ابر کرامت بر کویر
شیعه یعنی هفت وادی اضطراب
شیعه یعنی تشنگی در شط آب
آب گفتم سینهها بی تاب شد
خیمهها از آه و آتش آب شد
آب گفتم تشنگی بیداد کرد
کودکم بی تاب شد فریاد کرد
بر زبانش شعلهی آه و عطش
شد ز کوی تیغ کین گلویش آهکش
آفتاب از روی زین افتاده است
مشک آبش بر زمین افتاده است
کیست این ساقی که بی دست آمده است
کز صبوی تیغ سرمست آمده است
کیست این ساقی که در خون پا نهاد
تیرها را دید و پیشانی گشاد
کیست این ساقی که بر خود پا گذاشت
آب را در حسرت سقا گذاشت
نظرات
نظری وجود ندارد !