با همهی لحن خوش آواییام در بدر کوچه تنهاییم ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر نغمهی تو از همه پر شورتر کاش که این فاصله را کم کنی محنت این قافله را کم کنی کاش که همسایهی ما میشدی مایهی آسایهی ما میشدی هر که به دیدار تو نائل شود یک شبه حلال مسائل شود دوش مرا حال خوشی دست داد سینهی ما را عطشی دست داد نام تو بردم لبم آتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت نام تو آرامهی جان من است نامهی تو خط امان من است ای نگهت خواست گه آفتاب بر من ظلمت زده یک شب بتاب پرده برانداز به چشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم ای نفست یار و مدد کار ما کی و کجا وعدهی دیدار ما **** اون آقایی که شبا رد میشد از کوچه ما کیسه بدوش کو؟ رد پای پر خراش بی خروش کو ؟ اون آقای خرقه بدوش کو ؟ کجاست اون آقا که پینههای دستاش مرهم دلای ما بود ؟ نفس سبز نگاهش همیشه حلال مشکلای ما بود میشه یک بار دیگه سر بزنه به خونهی ما بگیره نشونی از غربت بی نشونهی ما موهای آقا سپیده، جوونا کیسه رو از آقا بگیرین قامت آقا خمیده جوونا کیسه رو از آقا بگیرین جوونا آقا بشین، زنده کنین رسم جوون مردی رو امشب یتیما منتظرن، زنده کنین شیوه شب گردی رو امشب یتیما پشت درای خونشون منتظر آقا نشستن گوش به زنگ تق تق یه جفت صدای پا نشستن موهای آقا سپیده ، جوونا کیسه رو از آقا بگیرین قامت آقا خمیده جوونا کیسه رو از آقا بگیرین **** حیدر کرار نیم خانه نشینم ولی جان به فدای جگر سوختهات یا علی دستای پینه بستهی علی به دنبال منه خونه نشینی علی آتیش به جونم میزنه تو کول بار عشق من اسم قشنگ علیِ قافیهی تنگ دلم از دل تنگ علیِ تو کوچههای غربتم نشانی از مولا میدن اهل محل سلام مو جواب سر بالا میدن به من میگن علی کیه؟ علی امام عاشقاست به من میگن علی چیه؟ داغ دل شقایقاست توی نجف یه خونه بود که دیواراش کاهگلی بود اسم صاحب اون خونه مولای مردا علی بود نصف شبا بلند میشد یه کیسه داشت که برمیداش خرما و نون و خوردنی هرچی که داشت تو اون میذاشت راهیِ کوچهها میشد تا یتیما رو سیرکنه تا سفرهی خالیشون رو پر از نون و پنیر کنه شب تاسحر پرسه میزد پس کوچههای کوفه رو تا پر بارون بکنه باغای بی شکوفه رو عبادت علی مگه میتونه غیر از این باشه باید مثل علی بشه هر کی که اهل دین باشه بعد علی کی میتونه محرم راز من بشه درد دلم رو گوش کنه تا چاره ساز من بشه فردا اگه مهدی بیاد دردا رو درمون میکنه آسمون شهرمونو ستاره بارون میکنه