این همه دوری از حرم برام بسه
1001
28
- ذاکر: سید امیر حسینی
- سبک: شعر روضه
- موضوع: کربلا
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1401
(این همه دوری از، حرَم برام بسه)۲
به شیش گوشَت چرا، دستَم نمیرسه؟
من که به دل دارم، همیشه داغت و
کِی میپیچه صدام، بینِ رواقِ تو؟
حالم خیلی بده، چند وقته کربلا دلم رو پس زده
من و بِبَر حرَم، تا بیش از این بلا (سرم نیومده)۲
از راه دور سلامم رو قبول کن،
نگو که این سلام جواب نداره
یه کربلا میرسه به کسی که
از دوریِ شیش گوشه خواب نداره
(حسین، آه، آه، آه)۳
مُحَرَّم اومده، داره صدا میآد
گَمونم این صدا، از کربلا میآد
صدایی که داره، دِلا رو میبَره
شاید که این صدا، صدایِ مادره
شایدم این صدا، از تَنِ بی سَره، یه پاره حنجَره
شاید یه خواهره، که توی قتلِگاه، پِیِ برادره
داره میگه، برادرم کجایی؟
ای که به خون محاسِنِت خزابه
گریه کنید برای اون لبی که،
تشنهی ماء، بینِ دو نهرِ آبه
(حُسِین، آه، آه، آه)۲
(پیرهنِ پارهات و توو عرش تکون میدن
شاید یه لحظهام، سَر و نشون میدن)۲
فرشتهها همه لاطِماتُ الخُدوم
فاطمه میزنه به صورتِ کبود
فرشتهها همه، دست میذارن رو سر، به یاد خواهرت
مَلائکه دیدن، که زخمیه هنوز، پاهای دخترت
حوریِ لطمه میزنه برا تو
میگه برا چی بریدن، رگاتو؟
جبرئیلَم میگه دیدم چجوری
آتیش زدن با خیمه بچِّههاتو
حُسِین، آه، آه، آه
به شیش گوشَت چرا، دستَم نمیرسه؟
من که به دل دارم، همیشه داغت و
کِی میپیچه صدام، بینِ رواقِ تو؟
حالم خیلی بده، چند وقته کربلا دلم رو پس زده
من و بِبَر حرَم، تا بیش از این بلا (سرم نیومده)۲
از راه دور سلامم رو قبول کن،
نگو که این سلام جواب نداره
یه کربلا میرسه به کسی که
از دوریِ شیش گوشه خواب نداره
(حسین، آه، آه، آه)۳
مُحَرَّم اومده، داره صدا میآد
گَمونم این صدا، از کربلا میآد
صدایی که داره، دِلا رو میبَره
شاید که این صدا، صدایِ مادره
شایدم این صدا، از تَنِ بی سَره، یه پاره حنجَره
شاید یه خواهره، که توی قتلِگاه، پِیِ برادره
داره میگه، برادرم کجایی؟
ای که به خون محاسِنِت خزابه
گریه کنید برای اون لبی که،
تشنهی ماء، بینِ دو نهرِ آبه
(حُسِین، آه، آه، آه)۲
(پیرهنِ پارهات و توو عرش تکون میدن
شاید یه لحظهام، سَر و نشون میدن)۲
فرشتهها همه لاطِماتُ الخُدوم
فاطمه میزنه به صورتِ کبود
فرشتهها همه، دست میذارن رو سر، به یاد خواهرت
مَلائکه دیدن، که زخمیه هنوز، پاهای دخترت
حوریِ لطمه میزنه برا تو
میگه برا چی بریدن، رگاتو؟
جبرئیلَم میگه دیدم چجوری
آتیش زدن با خیمه بچِّههاتو
حُسِین، آه، آه، آه
نظرات
نظری وجود ندارد !