اي پرستوي بشكسته بالم، من غريبم

اي پرستوي بشكسته بالم، من غريبم

[ سایر ذاکرین ]
اي پرستوي بشكسته بالم، من غريبم 
جان زينب رحمي كن به حالم، من غريبم 

خم شد زانوانم 
بي‌تاب و توانم 

آرزوهام، نقش آب و يك سرابه 
در مدينه، هر سلامم بي‌جوابه 

يا زهرا، يا زهرا 
*** 

سايه ي غم در خانه نشسته، چون شب تار 
مي‌كشد من را خون‌هاي روي، درب و ديوار 

تنها ماندم اي يار 
از رخ پرده بردار 

هستي من، بين بستر بي‌قراره 
مرغ عشقم، اي خدا در احتضاره 

يا زهرا، يازهرا

نظرات