(نیزه را سرور من، بستر راحت کردی شام را غلغلهی صبح قیامت کردی)3 (بر لب تشنهات آن روز اشارت میکرد)3 (خاتمی را که در انگشت شهادت کردی)2 (چیست در تو همه امروز تورا میبینند؟)2 ای سر بیسر و سروم چه قیامت کردی (اکبر و قاسم و عباس کجایند کجا؟)2 (عشق کی اینهمه را بردی و غارت کردی؟)2