نزدیک سه ساعت می‌دادن عذابت

نزدیک سه ساعت می‌دادن عذابت

[ حاج امیر عباسی ]
نزدیک سه ساعت، می‌دادن عذابت
دست نحس قاتل، با خون کرد خضابت

نزدیک سه ساعت، سختی می‌کشیدی
طعم نیزه‌ها رو، تو گودال چشیدی

ای مظلوم حسینم...

از دنیای بی تو، سیر شد دیگه زینب
توی اون سه ساعت، پیر شد دیگه زینب

ای مظلوم حسینم...

نزدیک سه ساعت، خون ریخت از سر و پات
تو درد می‌کشیدی، می‌خندید به دردات

با سنگ می‌زدند هی، از نزدیک و از دور
وای از سنگی که خورد، تو پیشونی بدجور

ای مظلوم حسینم...

*******

افتادی بین صحرای کربلا
مظلوم من مظلوم من
افتادی تشنه‌لب زیر دست و پا
مظلوم من مظلوم من
افتادی غرق خون زیر دشنه‌ها
مظلوم من مظلوم من
افتادی بین جنجال قتلگاه
مظلوم من مظلوم من

گرفته خنجرو به روی حنجرت حسین
داره می‌لرزه دست و پای خواهرت حسبن
بگو چیکار کنم تا که تو رو رها کنه
هلهله می‌کشن یه عده رو سرت حسین 

چیزی نموند دیگه از بدنت حسین
جلو چشای من بد زدنت حسین 

(حسین وای وای)

نظرات