عمر من گذشت

عمر من گذشت

[ حاج مهدی سلحشور ]
عمر من گذشت و عجب، با حرم نفس می‌زنه
بانگ رحیل، یا قتیل، ابن قتیل، یا قتیل

چجور نباشم آخه مضطر
وقتی عذاب واسه نوکر
که جون بده گوشه‌ی بستر

اقا تویی، عزتم منم و این حاجتم
عجل بیاد لحظه‌ای که میون هیئتم

عاقبت بخیر می‌شم آخر
جون می‌دم برا علی‌اکبر
می‌ذارم رو زانوی تو سر آقاجونم

(یا اباعبدالله، آقا) ۲
آقا جونم

قبر من، کربلا می‌شه
لحظه‌ی که بیایی

باب‌الکرم، یا حسین

عوض نمی‌شه باور من
می‌آی تو بالای سر من تو لحظه‌ی آخر من

یا صاحبی ف الحیات
یا مونسی ف الممات

اشک‌های من نزد تو
یا قتیل کربلا

مرگ من می‌شه با تو شیرین
حاجتی دارم بگو آمین

تو خودت برام بخون تلقین
آقا جونم
(یا اباعبدالله، آقا) ۲

نظرات