اسم اعظم میخوای فقط بگو یا حسین شوق زندگی حقیقی ما حسین غرق دنیا بودم همیشه وقت اذون اول وقت شده نماز من با حسین میشمرم لحظهها رو تا اذون تا که با خدای تو عشق بازی کنم سجده میکنم روی مُهر تو که توی ذهنم رویا سازی کنم توی رویام بیام به کربلا تا یکم این دل تنگو راضی کنم رویامه حرم تو دنیامه حرم تو مرهم واسهی همه دردامه حرم تو دل تنگ حرمتم ***** خاک کرب و بلات شفای درد منه مژدهی بهار، توو خزون زرد منه تسبیح تربتت که توی دستم باشه گرمی دست تو، تو دست سرد منه من به شوق وصل تو دم به دم ذکر یا منتهی الرجایا میگم بعد هر نمازم با تربتت تسبیحات حضرتِ زهرا میگم تربتو میذارم روی چشام اللهم الرزقنا کربلا میگم حیرون حرمتم گریون حرمتم عاشورا خدا بخواد مهمون حرمتم دل تنگ حرمتم ***** من که واست یه عمره بی قرارم آقا هیچ کسی رو مثل تو دوست ندارم آقا لحظهای که منو تو خاک میذارن میرن وقت بی کسی هام، چش انتظارم آقا رحمت الله واسعه تویی غبار صحنت شفیع محشره تربت تو روز ولادت و لحظهی تلقین به کام نوکره توی دنیا میشه سعادت و واسهی قبرم امید آخره کار تو کرامته عادتت سخاوته از حالم با خبری آرزوم شهادته محتاج کرمتم ------------------------------------ انجمن ادبی تکیه نوکری