تنها تو بودی

تنها تو بودی

[ محمد ایزدیار ]
تنها تو بودی/کشته‌ی عاشورا تو بودی
بی آب تو بودی/بی کس و بی اصحاب تو بودی

در خون تپیدی/تشنه شدی جز دود ندیدی
شاه شهیدی/ناله‌ی غربت سر کشیدی

تو رو گوشه ی گودال بردنت
بمیرم برات مظلوم کشتنت

شده ای نیزه ای در جسمت فرو
شمر نانجیب کردت پشت و رو

تا سر و برید پیش مادرت
رو تل خورد زمین زینب خواهرت

(( حسین ای وای ای وای ای وای))

**** 

ای وای نخندید/راهیه خیمه‌ها نشید راه و نبندید
سرها به نی شد/موقع غارت شده سادات ببخشید

آتش کشیدن/خیمه که سوخت بچه ها هر سو دویدن
شمر و سنان هم/به غارت خیام  زن‌ها رسیدن

دخترت حسین از ترس می دوید
نامردی رسید گوشواره کشید

تازیانه بر زن‌ها می‌زدن
با بی‌حرمتی معجر می برن

(( حسین ای وای ای وای ای وای))

سبک و شعر 
محمد ایزدیار

نظرات