عمر من، گذشت و عجب با هر نفس، میزنه بانگ رحیل یا قتیل ابن قتیل چجور نباشم آخه مضطر؟ وقتی عذابه واسه نوکر که جون بده گوشهی بستر آقا تویی، عزّتم منم و این، حاجتم اَجل بیاد، لحظهای که میونِ هیئتم عاقبت بخیر میشم آخر جون میدم برا علی اکبر میذارم رو زانوی تو سر آقاجونم یاأباعبدالله آقا، یاأباعبدالله آقا یاأباعبدالله آقا، آقاجونم قبر من، کربلا میشه لحظهای که، میآیی بالا سرم یاحسین یا ذَالکَرَم عوض نمیشه باورِ من میایی تو بالا سرِ من تو لحظههای آخرِ من یا صاحبی، فی الحیات یا مونِسی، فِی المَمات اشکهای من نذر تو یاقَتیل العَبَرات مرگ من میشه با تو شیرین حاجتی دارم بگو آمّین تو خودت بخون برام تلقین آقا جونم یا أبا عبدالله آقا...