سلام ذبیح العطشان، سلام قتیل العریان سلام ای ماه تابان، آقاجان با این لبای پر خون، میگن که ای آقا جون مخدرات و در جون، شده فقط برگردون حسین غریب مادر... فکر تو ام تنها در این دارالاماره ای کاش میشد نامه بنویسم دوباره ای کاش میشد نامه بنویسم که برگرد کوفه ندارد آسمانش یک ستاره طرز مسلمانی در اینجا فرق دارد در کشتن مهمان خود کرد استخاره دست خلیفه تا که دادم نامهها را چون دومی او نامهها را کرد پاره (دیروز در کوفه خودم دیدم که مردی بر دخترش میداد قول گوشواره)۲ دیدم که میسازد کسی تیر سه شعبه ناگاه افتادم به یاد شیر خواره یابن الشبیب یاد کن از پیکر حسین ذجه بزن برای تن بی سر حسین یابن الشبیب، عالم اگر بمیرد از این غصه کم بوَد کف میزدند دور و بر خواهر حسین دیدم که میسازد کسی تیر سه شعبه ناگاه افتادم به یاد شیرخواره سر بسته میگویم نیاور خواهرت را این روضه را بگذار باشد با اشاره قبل از تو دندان مرا اینها شکستند جز اقتدا عاشق ندارد راه چاره ای غریب حسین...