سخته باورش نهر آب و قحطی آب؛ تشنگی طفل رباب مگه عبّاسم مرده بود؟! سخته باورش روی نی، سرِ سرورا؛ آتیش و سرِ دخترا مگه عبّاسم مرده بود؟! سخته باورش خیمهوحرم گُر گرفت؛ شعلهها به چادر گرفت مگه عبّاسم مرده بود؟! سخته باورش شد سر حسینم جدا؛ زد توو خاکوخون، دستوپا مگه عبّاسم مرده بود؟! سخته باورش نی، سرا رو آورده بود؛ مو به نی، گره خورده بود مگه عبّاسم مرده بود؟! سخته باورش کار زینبم شد جهاد بین بزم ابن زیاد مگه عبّاسم مرده بود؟! سخته باورش شد بهخاطر دخترام، ازدحام بازار شام مگه عبّاسم مرده بود؟! سخته باورش پابهپای اهل حرم، قاتلا شدن همقدم مگه عبّاسم مرده بود؟! سخته باورش دست بچّهها و طناب؛ چوب و طشت و بزم شراب مگه عبّاسم مرده بود؟!