ز زخم تنت روی ریگ بیابان

ز زخم تنت روی ریگ بیابان

[ امیر برومند ]
زِ زخمِ تنت روی ریگ بیابان
به اشک دل و سوز و آه یتیمان
تنت بی‌سر مانده در دل صحرا
سرت هر دم روی نیزه‌ی اعداء

(سرت بر نِی خون چکد به بیابان)۲

کند گریه خواهر تو به هر شب 
شده محمل جای روضه‌ی زینب
تو ای سوره‌ی پاره در بر زینب
مزن دست و پا در برابر زینب

حسین غریبم برادر جان

برادر جان بی تو در دل صحرا
شده تنها خواهرت گل زهرا
حسین من ای عزیز دلم

خداحافظ ای برادر زینب 
به خون غلطان در برابر زینب
(خدا را از این غم چه چاره کنم؟)۲

به شهر شام در هجوم نظرها 
کند خنده دشمنت به غمِ ما
حسین من ای عزیز دلم 

حسین جان ای آبروی دوعالم
نگین سلیمان به حلقه‌ی خاتم
حسین جانم ای برادر جان

نظرات