
تو مَهِ سپهر امامتی، تو گُل ریاض کرامتی تو دُر بحار شهامتی، سر و جان فدای تو یا علی چو تولّدت شده در حرم، حرم از وجود تو محترم همه حُرمت و شَرف حرم بُوَد از برای تو یا علی چه مَلَک، چه جنّ و چه آدمی، پیِ فیض و دفع بلا همی همه متّکی، همه ملتجی به درِ سرای تو یا علی دل ما و مِهر و ولای تو، لب ما و مدح و ثنای تو رُخ ما و خاکِ سرای تو، سرِ ما و پای تو یا علی نه مراست قدرتِ آنکه دَم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم، صفت کمال تو یا علی علی یا علی... ***** به غلامیات شده متّصف، همه ممکنات کما تَصِف به مقام و فضل تو معترف، عدوی دَغای تو یا علی متحیّرم چه بخوانمت، چه بگویمت، چه بدانمت که سر است زانچه ستایمت، شَرف و عُلای تو یا علی نه همین بُوَد ز تو باصفا، چمن و شریعتِ مصطفی که صفای باطنِ اصفیا بُوَد از صفای تو یا علی نه مراست قدرتِ آنکه دَم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم، صفت کمال تو یا علی علی یا علی...