(بسم الله و بالله اللهم لبیک رِضاً بِرِضائِک تَسلیماً لِاَمرِک) ... اللهم متعال المکان از زیر نیزه و خنجر میخونمت با همین نفسهای آخر میخونمت هرچی رو لبهام نیزه بیشتر میزنن بیشتر میخونمت اللهُمَ حکُم بَینَنا ضربه هاشونو به سینهام میزنن اللهُمَ حکُم بَینَنا همه یکجا دارن با هم میزنن اللهُمَ حکُم بَینَنا محکم میزنن کشتیِ نجاتم اما غرقِ در خون وقتی تو میبینی سختی میشه آسون (بسم الله و بالله اللهم لبیک رِضاً بِرِضائِک تَسلیماً لِاَمرِک) ... اللهم یا شَدیدَ المِحال با جسم زخمی و بی جون میخونمت تو رو زیر سنگ و تیربارون میخونمت تیغ شمره روی تارای صوتیام لرزون میخونمت اللهُمَ حکُم بَینَنا نیزه تو زخمای بازم میزنن اللهُمَ حکُم بَینَنا زخمی رو زخمای تازهام میزنن اللهُمَ حکُم بَینَنا بازم میزنن گرچه آزردهی زخم بیشمارم وقتی تو میبینی شِکوهای ندارم (بسم الله و بالله اللهم لبیک رِضاً بِرِضائِک تَسلیماً لِاَمرِک) ...