بسم الله به نامِ اباعبدالله من جَلدم به بامِ اباعبدالله میبینم خودم رو تو بابُ القبله تا میدم سلام به اباعبدالله منم و عاشقی و حال خوشِ تقدیرم لحظه لحظه به غم و غصهی تو درگیرم من اگر گریه برایت نکنم میمیرم نفسم تازه میشه تو روضه به والله تو رسیدی به دادِ نوکر، تو بزنگاه عاشقی حدی نداره مرزش جنونه اگه مُردم تو داغِ تو الحمدلله حسین یا اباعبدالله... **** ای اسم تو مانا اباعبدالله جاری بر زبانا اباعبدالله وقتی که بپرسن از اسم اعظم من میگم همانا اباعبدالله شرفِ خانه به این است عزاخانه شود شهرِ بیروضهی تو، ختمِ به ویرانه شود عاقلانه است که از عشق تو دیوانه شود تحویلش محرمه، هر سال دنیا شده این گریه افضلُ الاعمالِ دنیا همینه آرزوی من دورت بگردم منو درگیر روضه کن، نه مال دنیا حسن مولا...