
باد صبا خبر آورده، فاطمه گل پسر آورده پسر نگو گوهر آورده شادِ پیغمبر، بی حد و اندازه پسر زهرا، خدا چقد نازه جبرئیل غرق شادی و شعف اومده پسر ارشد شاه نجف اومده (تو ماه خدا، ماه مرتضی اومده به دنیا (بگین ماشاء الله2) «و هو الکریم، إبن الکریم، و أخ الکریم، و جدّه خیر الأنام» کرامت خالق یزدان، مرج البحرین یلتقیان تفسیر آیات الرحمن (حیدر و زهرا، دریای جاناناند)2 (حسن و ارباب لؤلؤ و مرجاناند)2 به گداها بگید که سفره دار اومده توی اوج گرما فصل انار اومده عشق عالمین، داداش حسین اومده به دنیا (بگین ماشاء الله)2 «و هو الکریم، إبن الکریم، و أخ الکریم، و جدّه خیر الأنام» لؤلؤِ تو بغل دریا، یا حسنِ خیره به مولا به هم میآن پسر و بابا تو دل زهرا چه قندی آب میشه تو وجود اون خدا داره ریشه حد فاصل عرش تا خونه گل کاریه صد و هجده تا دونه خرما افطاریه سلطان کرم، شاه بی حرم اومده به دنیا (بگین ماشاء الله)2 «و هو الکریم، إبن الکریم، و أخ الکریم، و جدّه خیر الأنام» از عزل عاشق شدن زیباست، عاشقی مطمئناً زیباست عشق حسین و حسن زیباست دم افطار اشک، عاشقها میچسبه و شب جمعه کربلا میچسبه نوکریِ حسن نوکریِ خاص شده پرِ شال سبزش رأیة العباس شده آخر کرم، سایه سرم اومده به دنیا بگین ماشاء الله «و هو الکریم، إبن الکریم، و أخ الکریم، و جدّه خیر الأنام» قرار بود که تقدیر اینچنین باشد حرم برای حسین و کرم برای حسن