ابوفاضل، یا اَبَا القِربَه و اَبَا العِزَّه ابوفاضل، اَشجَعُ النّاس، امیر با غیرت ابوفاضل، پهلوان، قهرمان، قَدَر قدرت ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل، ای مقامت برابر عصمت ابوفاضل، ای علی سیرت و علی صورت ابوفاضل، حَفَظا مرحبا به این شوکت (ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل) ٢ قاتل الاَشقیاء ابوفاضل ناصرَ الاولیاء ابوفاضل تشنهی یک نگاه تو هستیم ساقی کربلا ابوفاضل اباالفضل علم بگیر، اباالفضلی دَم بگیر دَمادم رجز بخون، تو میدون قدم بگیر مدد از علی بگیر، بکش تیغ ذوالفقار و واسه غم علی، با تیغ دو دَم بگیر مولانا ابوفاضل.... یا ابوفاضل (مولا مولا ابوفاضل) ۳... ابوفاضل، خشم تو صد برابر طوفان ابوفاضل، چشم تو مهربانتر از باران ابوفاضل، تیغ ابروی تو چنان غرّان ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل، ای لبت بر لب فرات عطشان ابوفاضل، ای دلت خانهی غم طفلان ابوفاضل، ای دَمت کم، امید بیپایان ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل دست تو تکیهگاه ابوفاضل بر سرم سرپناه ابوفاضل در بساطم نمانده کالایی جز همین اشک و آه ابوفاضل تو بیدست کربلا، من هستم غلام تو بگیر دست نوکرت رو که خوردم به نام تو اسیر تو هستم آقا، بیا و رهام نکن چقدر دست و پا زدم که بیفتم تو دام تو یا ابوفاضل، (مولا، مولا ابوفاضل)٣ ... ابوفاضل، کُوْن صبر و صلابت و ایمان ابوفاضل، هستی شاگرد غیرت و قرآن ابوفاضل سر سپرده به حضرت یزدان ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل با دستت، بر زمین خورده پوزهی شیطان با دستت، اهرمن ناامید و سرگردان با دستت، شد اماننامه پاره در میدان ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل خون تو گرم و آتشین گفته زیر شمشیر شاه دین گفته: با یزیدی مذاکره ممنوع مکتب کربلا چنین گفته چه حرفی، چه گفتگویی داریم با یزیدیها با دشمن مذاکره کجا بود تو کربلا؟ با عزّت میمیریم و رو به دشمن نمیزنیم اگه سر به نیزه هم رفت، سرو میگیریم بالا یا ابوفاضل، (مولا، مولا ابوفاضل)٣ ...