گریه میکنم برات، بین کوچهها حسین هر چی که سرم بیاد، میزنم صدا حسین کوفه نیا، دلواپسم خیلی برا مخدّرات برای بچههات برای دخترات خدا کنه که خواهرت نیاد باهات حسینِ من، حسینِ من... تا که میشه بین راه، دخترت رو ناز کن جون مادرت حسین، گوشوارش رو باز کن خیلی بَدن، برا یتیمت سرِ بابا میبَرن خواهرتو بزم نامردا میبَرن محلهی بردهفروشا میبَرن