پیش چشم خانواده مادری اتش گرفت
5632
72
برگی افتاد از نفس، برگ و بَری آتش گرفت
پیش چشم خانواده مادری آتش گرفت
در میان لشکر دشمن زنی از پا فتاد
در میان لشکر هیزم، دری آتش گرفت
در ز لولا تا شکست از چارچوبش پرت شد
زیر پای شعله، یاس پرپری آتش گرفت
آسمان میسوخت و دریا خجالت میکشید
همسری تا رو به روی همسری آتش گرفت
برگ گل دارد برای صورتش آزارها
از چنین حوریهای بال و پری آتش گرفت
پیش چشم خانواده مادری آتش گرفت
در میان لشکر دشمن زنی از پا فتاد
در میان لشکر هیزم، دری آتش گرفت
در ز لولا تا شکست از چارچوبش پرت شد
زیر پای شعله، یاس پرپری آتش گرفت
آسمان میسوخت و دریا خجالت میکشید
همسری تا رو به روی همسری آتش گرفت
برگ گل دارد برای صورتش آزارها
از چنین حوریهای بال و پری آتش گرفت
نظرات
نظری وجود ندارد !