گر نشد آب میسّر گردد

گر نشد آب میسّر گردد

[ حاج موسی رضایی ]
عمو جانم جانم جانم، عمو جانم...

یا سیّدی یا عباس...
****
گر نشد آب میسّر گردد
به عمو گو به حرم برگردد

یا سیّدی یا عباس...

بِیَد المقطوعِ بکَربلا
إرکب بنَفسی أنت یا أخاه
أنت الامیر عرش کبریا
سقّای کربلا...

أخاه! تویی پهلوون این دشت بلا
سقّای کربلا، سقّای کربلا
أخاه! تکیه داده‌ست به تو نور خدا
سقّای کربلا، سقّای کربلا
أخاه! تویی امید تموم بچه‌ها
سقّای کربلا، سقّای کربلا

أخاه! بعد تو حرامیا شیر می‌شن
سقّای کربلا، سقّای کربلا
أخاه! دخترک‌های حرم پیر می‌شن
سقّای کربلا، سقّای کربلا 
أخاه! توی این دشت زمین‌گیر می‌شن
سقّای کربلا، سقّای کربلا

بِیَد المقطوعِ بکَربلا
إرکب بنَفسی أنت یا أخاه
أنت الامیر عرش کبریا
سقّای کربلا...

أخاه! تو علمداری برای این سپاه
سقّای کربلا، سقّای کربلا 
أخاه! کمرم شکسته شد زِ داغت آه
سقّای کربلا، سقّای کربلا
أخاه! روی ماه دخترا میشه سیاه
سقّای کربلا، سقّای کربلا

بِیَد المقطوعِ بکَربلا
إرکب بنَفسی أنت یا أخاه
أنت الامیر عرش کبریا
سقّای کربلا...

عمو! ترس به جون بچه‌ها افتاده
سقّای کربلا، سقّای کربلا
عمو! حرمله تو روی من وایساده
سقّای کربلا، سقّای کربلا
عمو! بعد تو دست سنان آزاده
سقّای کربلا، سقّای کربلا

بِیَد المقطوعِ بکَربلا
إرکب بنَفسی أنت یا أخاه
أنت الامیر عرش کبریا
سقّای کربلا...

عمو! عمّه زینب وسط انظاره
سقّای کربلا، سقّای کربلا
عمو! روی نِی رفته سر شیرخواره 
سقّای کربلا، سقّای کربلا
عمو! نمی‌بینی گوش من شد پاره؟
سقّای کربلا، سقّای کربلا

بِیَد المقطوعِ بکَربلا
إرکب بنَفسی أنت یا أخاه
أنت الامیر عرش کبریا
سقّای کربلا...

عمو! توی بازار منو آزردند
سقّای کربلا، سقّای کربلا
عمو! سرتو رو نیزه‌ها آوردند
سقّای کربلا، سقّای کربلا
عمو! ما رو مثل کنیزا می‌بردند
سقّای کربلا، سقّای کربلا

یا سیّدی یا عباس...

نظرات