
روز الست تا که نباشد بنای اشک پیچیده تا به روز قیامت صدای اشک فرموده است حضرت حق، خونبها منم بالاتر از بهشت بُوَد خون بهای اشک وقتی حسین کشتهی اشک است، میشود با افتخار جان دو عالم فدای اشک از برکت دعای خطاپوش فاطمه بخشیده میشویم همین ابتدای اشک مانند عاشقان حقیقی به هوش باش جز اشک را طلب نکنید در ازای اشک از آدم و شعیب و مسیحا سوال کن سیل رسالت همهشان ماجرای اشک درد عیان و زخم نهان را دوا کند چون تربت است حاصل دارالشّفای اشک در نامهام عبادت مقبولِ حق که نیست بر طاعتی امید ندارم سوای اشک ما تحت قبِهایم به هنگام روضهها حاجات ما روا شده در لابلای اشک از بس که قیمتیست برایش گریستن باید که اشک ناب بریزیم پای اشک کامل شود حقیقت گریه که عاقبت بیسر شوم به لُجّهی خون، انتهای اشک گر سوز مهدیات به دل ما اثر کند جاری شود ز دیدهی ما خون به جای اشک دریا به چشم گریهکنان تو شبنم است یعنی هر آنچه گریه برایت کنم کم است ******** از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین