دلداده‌ی علی

دلداده‌ی علی

[ حاج مجتبی روشن روان ]
دلداده‌ی علی
مستم نمی‌کند جز باده‌ی علی
شیر خدا علی، مشکل‌گشا علی
تسبیح فاطمه یا مرتضی علی

من با تو سرخوشم، بی تو در آتشم
اصلا ز غیر تو منت نمی‌کشم

یا علی علی علی...

****
او را که خدا آینه‌ی خویشتنش کرد
آورد به دنیا و یلِ بت‌‌کنش کرد

بر خاک نظر کرد علی، خاک طلا شد
بر سنگ نظر کرد عقیقِ یمنش کرد

در معرکه هرکس به مصاف علی آمد
مولا زرهِ جنگیِ او را کفنش کرد

تا  دید عَدو رو به رویش تیغِ علی را
جان زودتر از ضربه فرار از بدنش کرد

قلب اسدالله فقط مختص شیر است
عشقِ به علی فاطمه را شیرزنش کرد

شد اوج سرافکندگیِ دشمن حیدر
آن کار که با ناقه‌سواران، حسنش کرد

در مکتب خود حضرت زینب به رقیه
مدحِ علی آموخت و شیرین‌سخنش کرد

گیراییِ انگر جَنان را نپسندد
آن مست که انگور نجف در دهنش کرد

از هجر علی کعبه عزادارترین شد
طوری که فقط جامه‌ی مشکی به تنش کرد

جبریل سعادت ز خدا خواست، خدا هم
در راهِ حسین بن علی سینه‌زنش کرد

نظرات