مهدی رسولی

تورا اینگونه می‌نامم

2192
27
تو را این‌گونه می‌نامند، مولای تلاطم‌ها
و نامت غرش آبی آوای تلاطم‌ها

تو را این‌گونه می‌فهمند مجذوبان که اربابی
و نامت مونس همواره‌ی شب‌های بی‌خوابی

تورا این‌گونه می‌سنجند با شان خداوندی
خدا ذات تو را با ذات عصمت داده پیوندی

تو را پیغمبر بی‌سرترین پیغام می‌دانند
تو را بنیان‌گذار اصلی اسلام می دانند

و تو تکثیر حق در جان هفتاد و دو پیغمبر
که پیغام تو را بردند از لاهوت آن‌سوتر

تو میلادت شروع جنبش خونین آزادی‌ست
تو میلادت برای عاشقان غم، عارفان شادی‌ست

(نمی‌فهمیم یعنی چه، تلاطم از دل دریا
نمی‌فهمیم یعنی چه تولد از دل زهرا)2

(تو را بر محملی از دل از آن بالا فرستادند)2
تمام آسمان و اهل آن بر پات ایستادند

تو را بر محملی از دل از آن بالا فرستادند
تمام آسمان و اهل آن بر پایت افتادند

زمین سر تا سرش چشم‌ست وقتی جلوت اللهی
قدم بگذار ای جان جهان، هرجا که می‌خواهی

تو را که مصطفی همواره از جبریل می‌پرسید
علی در قاب چشم فاطمه هر شب تو را می‌دید

برایت قبل از آنی که بیایی گریه می‌کردند
برای تو شهید کربلایی گریه می‌کردند

برای تو زمین تنگ‌ست می‌دانم، تحمل کن
برایت زندگی ننگ‌ست می‌دانم، تحمل کن

برای تو بلوری که تراشیده شدی در عرش
زمین و آسمان سنگ‌ست می‌دانم، تحمل کن

برای تو که گوش‌ت پر ز آهنگ بهشتی‌هاست
کلام من بد آهنگ‌ست می‌دانم، تحمل کن

زمین می‌ماند و تو ظهر شورانگیز عاشورا
و یک روز حماسی و غرورانگیز عاشورا

به پیش بادها اِستاده‌ای ای روح طوفانی
نگاه تو عمیق و ساده چون آیات قرآنی

خدا را هر چه با اثبات خود اثبات می‌کردی
تمام عقل‌ها و روح‌ها را مات می‌کردی

کنون من مانده‌ام بین سرود و مرثیه حیران
منم یک لحظه زیر آفتاب و لحظه‌ای باران

کنون من مانده‌ام با عقده‌های تو گلو خورده
دلی که با ضریح کربلای تو گره خورده

قلم از عشق تو آقا زیارت‌نامه می‌خواند
و فطرس در جوار تو برایت نامه می‌خواند

یکی از نامه‌ها خیس‌ست همراهش سلام ماست
و تو با مهربانی می‌نویسی این غلام ماست

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش