بیدلی آمده سراغم
4187
31
- ذاکر: حاج محمود کریمی
- سبک: شعر مدح
- موضوع: حضرت زهرا (س)
- سال: 1397
بیدلی آمده سراغم باز
بیقرارم خمار غرق نیاز
مدتی بود بیثمر بودم
مثل مرغ شکسته پر بودم
قلمم خشک بود و ذوقم کور
از تب شعرهای مستی دور
سینهام از فشار غمها تنگ
از تمام امور دنیا تنگ
ناگهان قفل بستهام وا شد
شورآمد رفیق غوغا شد
عشقآمد برای امدادم
یادآیات نور افتادم
قلم بیرمق به رقصآمد
روی صحن ورق به رقصآمد
آنچنان مست بود و بیپروا
که مرا برد تا حریم خدا
یار تا لحظهای نگاهم کرد
چقدر قافیه فراهم کرد
عشق مهمان قلب سوزان شد
دفتر من قصیده باران شد
آری ای همدلان عشق دلم
عالمی داشت با سماء قلم
مینوشت و دل از دلم میبرد
چرخ میزد تلو تلو میخورد
مینوشت و فرشته میخندید
چرخ میزد ستاره میبارید
مینوشت و حیات میبخشید
چرخ میزد ترانه میجوشید
دم به دم در دلم طرب میریخت
جلوههای جمال رب میریخت
بعد حمد خدای بیهمتا
با عنایات حضرت مولا
چرخ اول نوشت بسم الله
کرد آغاز مدحت زهرا
چرخ دوم نوشت یا قیّوم
ای وجود از وجود تو بر پا
چرخ سوم نوشت یا رحمان
فاطمه لطف بیکران خدا
چرخ چارم نوشت یا شافی
نام زهرا شفای درد و بلا
چرخ پنجم نوشت یا ستّار
جرم ما با غم تو نا پیدا
چرخ بعدی نوشت یا مالک
کیست زهرا ملیکه عقبا
چرخ بعدی نوشت یا مومن
در امانم به روز وانفسا
چرخ بعدی نوشت یا فاطر
فاطمه روشنی فطرتها
با خط خوش نوشت یا مجمل
السلام علیک یا حورا
خط بعدی نوشت یا منعم
حب تو نعمتی است فوق عطا
خط بعدی نوشت نور النور
فاطمه نور دیده طاها
خط بعدی نوشت یا قادر
فاطمه قوّت دل مولا
خط بعدی نوشت یا واحد
فاطمه چون خدای خود یکتا
آری ای همدلان عشق دلم
عالمی داشت با سماء قلم
مینوشت و دل از دلم میبرد
چرخ میزد تلو تلو میخورد
دم به دم در دلم طرب میریخت
جلوههای جمال رب میریخت
در بیان جلالت زهرا
یا علی یا علی مدد مولا
چرخ میزد نوشت یا اول
فاطمه اولین شهید ولا
چرخ بعدی نوشت یا آخر
عاقبت میشوم فدای شما
چرخ بعدی نوشت یا فتّاح
ای کلید تمام مشکلها
چرخ بعدی نوشت یا قدوس
ای نوای مقدس و زیبا
چرخ بعدی نوشت یا سبّوح
اصل تسبیح روح ذکر و دعا
چرخ بعدی نوشت یا برهان
ای دلیل یگانگی خدا
چرخ بعدی نوشت یا رضوان
من و از تو جدا شدن حاشا
چرخ بعدی نوشت یا غفران
تو و راندن مرا ز در کلا
ای مقامت رفیع یا رافع
میبرد لطف تو مرا بالا
خط بعدی نوشت یا رزّاق
رزق ما دست توست یا اُمّاه
خط بعدی نوشت یا ذالجود
نظری کن زجود جانب ما
خط بعدی نوشت یا فالق
صبح کن شام تیره ما را
دست ما را بگیر یا دائم
دائماً لطف و فضل کار شما
یا کریمه رحیمه یا خلّاق
مادر خاک مادر دریا
خط بعدی نوشت یا محمود
حمد تو نیست کار انسانها
خط بعدی نوشت یا مغنی
بینیازم مساز از غوغا
خط بعدی نوشت یا کافی
ای شفاعت کننده فردا
آری ای همدلان عشق دلم
عالمی داشت با سماء قلم
مینوشت و دل از دلم میبرد
چرخ میزد تلو تلو میخورد
دم به دم در دلم طرب میریخت
جلوههای جمال رب میریخت
چرخ میزد نمینشست از پا
مینوشت از ولایت عظما
مستیاش مستی زیارت بود
السلام علیک یا زهرا
السلام علیک یا ظاهر
ای نگاهت ظهور عشق و صفا
السلام علیک یا باطن
بینوایت جهان و مافیها
السلام علیک یا منجی
دستما گیر منقض الغرقا
السلام علیک یا مونس
ای انیس غریبه تنها
السلام علیک یا ناظر
نظر از ما مگیر یا زهرا
خط بعدی نوشت یا حاضر
میشود در حضورتان اینجا
سرگذارم برای عرض ادب
بر در خانه شما حالا
خط بعدی نوشت یا محسن
نحن عبد الحسن کرم فرما
خط بعدی نوشت یا ضامن
کن ضمانت مرا به جان رضا
خط بعدی نوشت یا معطی
برسان یک حواله کرب و بلا
خط آخر نوشت با احساس
رفع الله رایه العباس
ناگهان در کمال شیوایی
از دل ساق عرش آوایی
آمد و برد تاب دلها را
که شماها کجا و این بالا
آن چه گفتید وهم و رویا بود
کی کمی از مقام زهرا بود
مدح خاتون محشر کبری
نیست کار کسی به غیر خدا
التماسش کنید تا نفسی
التفاتی کند به خار و خسی
مثل بیچارهها هوار زدم
ماه بانوی عشق کن مددم
جان طاها خودت بگو حالا
از مقامات قدسیات با ما
مادر مهربان تبسم کرد
مالک الملک جان تکلم کرد
آنچنان در سخن جلالت داشت
ملک الموت دست و پا گم کرد
ملکوتی ترین ترانه منم
حجة الله بینشانه منم
مثنوی بلند تقدیسم
غزل ناب عاشقانه منم
مظهر یا لطیف و یا نورم
فیض جاری جاودانه منم
شب میلاد من شب شادی است
گرچه پژواک غمگنانه منم
بارش ابر رحمت و مهرم
کوثرم گوهر یگانه منم
هرکه میخواهد از خدا برکات
بفرستد به عشق من صلوات
مهردر سایه پناه من است
بنده بینوای راه من است
مشتری مشتری مشتریام
زهره از ذرّههای آه من است
خُلِقَ النّور مِن سُرادِقِنا
کهکشان پرتو نگاه من است
روز بیما شود شب تاریک
ماه محتاج روی ماه من است
جانفزا بودن نسیم سحر
اثر سجده پگاه من است
من کی ام دختر رسول الله
نه بگو مادر رسول الله
کعبه بینشان بخوانیدم
مادرآسمان بخوانیدم
بهترین کارها محبت ماست
در دل هر اذان بخوانیدم
در دل مشکلات جان فرسا
مثل صاحب زمان بخوانیدم
تا که جان داشتم علی گفتم
تا که دارید جان بخوانیدم
نه فقط یک شکسته پهلو نه
کوثر بیکران بخوانیدم
خیر محضم کثیرة الانعام
جلوه ذوالجلال و الاکرام
هَل اَتایم عروس قرآنم
کوثر بینظیر یزدانم
آسمان زیر چشم ما برپاست
کل هستی است عبد فرمانم
يُنزِلُ الْغَيْثُ مِن کَرامَتنا
من دلیل نزول بارانم
در علی دوستی من مَردم
هیچ کس نیست مرد میدانم
دوست دار حسین عطشانو
عاشق هیئت حسن جانم
گفتهام در بهشت پرده زنند
نوکران حسن عزیز مناند
من مرید علی مراد علی
بانی ازدیاد یاد علی
قامت سرو من کمانی شد
زیر بار غم زیاد علی
فاطمه فاطمه نشد جز با
خو گرفتن به ذکر ناد علی
شب غسل تن شکسته من
آه برخاست از نهاد علی
از ازل انتخاب شد نامم
ناشر عشق و اعتقاد علی
ندهم بر دو عالم این منسب
مرتضی مسلکم علی مذهب
همه بیچاره چاره ساز منم
همه دلداده دلنواز منم
رهنمای مسیر قرب خدا
همه آواره راه باز منم
کعبه من قبله من مصلی من
اصل برپایی نماز منم
ملجأ بی پناهی مَردم
مَحرَم واقعی راز منم
دردمندان دوا مریض ماست
چشمه لطف بینیاز منم
روح در نزد ما موءدب شد
با توسل به ما مقرّب شد
گرچه امشب شب غزل خوانیست
و شب روضههای زهرا نیست
لیک باید بگویم از دردم
وای بر آنکه اهل معنا نیست
خواستم دشمنم شود رسوا
غربت تربتم معما نیست
هر که بیمرتضی نفس بکشد
به خدا از قبیله ما نیست
هرکسی کشته عقیده نشد
مردنش باعث پشیمانیست
هرکه با ماست میشود مِنّا
شاهدم قاسم سلیمانیست
دست من دست های عباسم
بر سر سیّد خراسانیست
طور پیدا نشد شوم ظاهر
جلوهام قابل تماشا نیست
اوج قدر مرا خدا میخواست
اَرِنی گوی محشرم موسیست
Mohjat.net
بیقرارم خمار غرق نیاز
مدتی بود بیثمر بودم
مثل مرغ شکسته پر بودم
قلمم خشک بود و ذوقم کور
از تب شعرهای مستی دور
سینهام از فشار غمها تنگ
از تمام امور دنیا تنگ
ناگهان قفل بستهام وا شد
شورآمد رفیق غوغا شد
عشقآمد برای امدادم
یادآیات نور افتادم
قلم بیرمق به رقصآمد
روی صحن ورق به رقصآمد
آنچنان مست بود و بیپروا
که مرا برد تا حریم خدا
یار تا لحظهای نگاهم کرد
چقدر قافیه فراهم کرد
عشق مهمان قلب سوزان شد
دفتر من قصیده باران شد
آری ای همدلان عشق دلم
عالمی داشت با سماء قلم
مینوشت و دل از دلم میبرد
چرخ میزد تلو تلو میخورد
مینوشت و فرشته میخندید
چرخ میزد ستاره میبارید
مینوشت و حیات میبخشید
چرخ میزد ترانه میجوشید
دم به دم در دلم طرب میریخت
جلوههای جمال رب میریخت
بعد حمد خدای بیهمتا
با عنایات حضرت مولا
چرخ اول نوشت بسم الله
کرد آغاز مدحت زهرا
چرخ دوم نوشت یا قیّوم
ای وجود از وجود تو بر پا
چرخ سوم نوشت یا رحمان
فاطمه لطف بیکران خدا
چرخ چارم نوشت یا شافی
نام زهرا شفای درد و بلا
چرخ پنجم نوشت یا ستّار
جرم ما با غم تو نا پیدا
چرخ بعدی نوشت یا مالک
کیست زهرا ملیکه عقبا
چرخ بعدی نوشت یا مومن
در امانم به روز وانفسا
چرخ بعدی نوشت یا فاطر
فاطمه روشنی فطرتها
با خط خوش نوشت یا مجمل
السلام علیک یا حورا
خط بعدی نوشت یا منعم
حب تو نعمتی است فوق عطا
خط بعدی نوشت نور النور
فاطمه نور دیده طاها
خط بعدی نوشت یا قادر
فاطمه قوّت دل مولا
خط بعدی نوشت یا واحد
فاطمه چون خدای خود یکتا
آری ای همدلان عشق دلم
عالمی داشت با سماء قلم
مینوشت و دل از دلم میبرد
چرخ میزد تلو تلو میخورد
دم به دم در دلم طرب میریخت
جلوههای جمال رب میریخت
در بیان جلالت زهرا
یا علی یا علی مدد مولا
چرخ میزد نوشت یا اول
فاطمه اولین شهید ولا
چرخ بعدی نوشت یا آخر
عاقبت میشوم فدای شما
چرخ بعدی نوشت یا فتّاح
ای کلید تمام مشکلها
چرخ بعدی نوشت یا قدوس
ای نوای مقدس و زیبا
چرخ بعدی نوشت یا سبّوح
اصل تسبیح روح ذکر و دعا
چرخ بعدی نوشت یا برهان
ای دلیل یگانگی خدا
چرخ بعدی نوشت یا رضوان
من و از تو جدا شدن حاشا
چرخ بعدی نوشت یا غفران
تو و راندن مرا ز در کلا
ای مقامت رفیع یا رافع
میبرد لطف تو مرا بالا
خط بعدی نوشت یا رزّاق
رزق ما دست توست یا اُمّاه
خط بعدی نوشت یا ذالجود
نظری کن زجود جانب ما
خط بعدی نوشت یا فالق
صبح کن شام تیره ما را
دست ما را بگیر یا دائم
دائماً لطف و فضل کار شما
یا کریمه رحیمه یا خلّاق
مادر خاک مادر دریا
خط بعدی نوشت یا محمود
حمد تو نیست کار انسانها
خط بعدی نوشت یا مغنی
بینیازم مساز از غوغا
خط بعدی نوشت یا کافی
ای شفاعت کننده فردا
آری ای همدلان عشق دلم
عالمی داشت با سماء قلم
مینوشت و دل از دلم میبرد
چرخ میزد تلو تلو میخورد
دم به دم در دلم طرب میریخت
جلوههای جمال رب میریخت
چرخ میزد نمینشست از پا
مینوشت از ولایت عظما
مستیاش مستی زیارت بود
السلام علیک یا زهرا
السلام علیک یا ظاهر
ای نگاهت ظهور عشق و صفا
السلام علیک یا باطن
بینوایت جهان و مافیها
السلام علیک یا منجی
دستما گیر منقض الغرقا
السلام علیک یا مونس
ای انیس غریبه تنها
السلام علیک یا ناظر
نظر از ما مگیر یا زهرا
خط بعدی نوشت یا حاضر
میشود در حضورتان اینجا
سرگذارم برای عرض ادب
بر در خانه شما حالا
خط بعدی نوشت یا محسن
نحن عبد الحسن کرم فرما
خط بعدی نوشت یا ضامن
کن ضمانت مرا به جان رضا
خط بعدی نوشت یا معطی
برسان یک حواله کرب و بلا
خط آخر نوشت با احساس
رفع الله رایه العباس
ناگهان در کمال شیوایی
از دل ساق عرش آوایی
آمد و برد تاب دلها را
که شماها کجا و این بالا
آن چه گفتید وهم و رویا بود
کی کمی از مقام زهرا بود
مدح خاتون محشر کبری
نیست کار کسی به غیر خدا
التماسش کنید تا نفسی
التفاتی کند به خار و خسی
مثل بیچارهها هوار زدم
ماه بانوی عشق کن مددم
جان طاها خودت بگو حالا
از مقامات قدسیات با ما
مادر مهربان تبسم کرد
مالک الملک جان تکلم کرد
آنچنان در سخن جلالت داشت
ملک الموت دست و پا گم کرد
ملکوتی ترین ترانه منم
حجة الله بینشانه منم
مثنوی بلند تقدیسم
غزل ناب عاشقانه منم
مظهر یا لطیف و یا نورم
فیض جاری جاودانه منم
شب میلاد من شب شادی است
گرچه پژواک غمگنانه منم
بارش ابر رحمت و مهرم
کوثرم گوهر یگانه منم
هرکه میخواهد از خدا برکات
بفرستد به عشق من صلوات
مهردر سایه پناه من است
بنده بینوای راه من است
مشتری مشتری مشتریام
زهره از ذرّههای آه من است
خُلِقَ النّور مِن سُرادِقِنا
کهکشان پرتو نگاه من است
روز بیما شود شب تاریک
ماه محتاج روی ماه من است
جانفزا بودن نسیم سحر
اثر سجده پگاه من است
من کی ام دختر رسول الله
نه بگو مادر رسول الله
کعبه بینشان بخوانیدم
مادرآسمان بخوانیدم
بهترین کارها محبت ماست
در دل هر اذان بخوانیدم
در دل مشکلات جان فرسا
مثل صاحب زمان بخوانیدم
تا که جان داشتم علی گفتم
تا که دارید جان بخوانیدم
نه فقط یک شکسته پهلو نه
کوثر بیکران بخوانیدم
خیر محضم کثیرة الانعام
جلوه ذوالجلال و الاکرام
هَل اَتایم عروس قرآنم
کوثر بینظیر یزدانم
آسمان زیر چشم ما برپاست
کل هستی است عبد فرمانم
يُنزِلُ الْغَيْثُ مِن کَرامَتنا
من دلیل نزول بارانم
در علی دوستی من مَردم
هیچ کس نیست مرد میدانم
دوست دار حسین عطشانو
عاشق هیئت حسن جانم
گفتهام در بهشت پرده زنند
نوکران حسن عزیز مناند
من مرید علی مراد علی
بانی ازدیاد یاد علی
قامت سرو من کمانی شد
زیر بار غم زیاد علی
فاطمه فاطمه نشد جز با
خو گرفتن به ذکر ناد علی
شب غسل تن شکسته من
آه برخاست از نهاد علی
از ازل انتخاب شد نامم
ناشر عشق و اعتقاد علی
ندهم بر دو عالم این منسب
مرتضی مسلکم علی مذهب
همه بیچاره چاره ساز منم
همه دلداده دلنواز منم
رهنمای مسیر قرب خدا
همه آواره راه باز منم
کعبه من قبله من مصلی من
اصل برپایی نماز منم
ملجأ بی پناهی مَردم
مَحرَم واقعی راز منم
دردمندان دوا مریض ماست
چشمه لطف بینیاز منم
روح در نزد ما موءدب شد
با توسل به ما مقرّب شد
گرچه امشب شب غزل خوانیست
و شب روضههای زهرا نیست
لیک باید بگویم از دردم
وای بر آنکه اهل معنا نیست
خواستم دشمنم شود رسوا
غربت تربتم معما نیست
هر که بیمرتضی نفس بکشد
به خدا از قبیله ما نیست
هرکسی کشته عقیده نشد
مردنش باعث پشیمانیست
هرکه با ماست میشود مِنّا
شاهدم قاسم سلیمانیست
دست من دست های عباسم
بر سر سیّد خراسانیست
طور پیدا نشد شوم ظاهر
جلوهام قابل تماشا نیست
اوج قدر مرا خدا میخواست
اَرِنی گوی محشرم موسیست
Mohjat.net
نظرات
نظری وجود ندارد !