بر مشامم میرسد هر لحظه بوی حرم

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی حرم

[ سیدرضا نریمانی ]
بر مشامم می‌رسه هرلحظه بوی حرم
بر دل می‌ترسم بمونه آخر آرزوی حرم

حرم گفتم و باید از تو صحبت بکنیم
اسم زیبای حسن‌جانو تلاوت بکنیم

آی امام‌ حسینیا مایه بذارید امشب
براش قیامت بکنید

عشقِ ما عَلَمِ حسن
هَل‌اَتیٰ ، کَرَم حسن

از نجف، آخر یه روز
می‌ریم یه راست ، حرم حسن

حسن‌جانم، حسن‌جانم، حسن‌جانم 

تا مُحرّم می‌رسه
سُفره میندازه حسن

بادست لطفش چه بزمی
واسمون می‌سازه حسن

جفا می‌کنیم و حسن محبّت می‌کنه
دستمون رو می‌گیره راهیِ هیئت می‌کنه

خودمون می‌دونیم اینجا جای ما نیست امّا
ماهارو دعوت می‌کنه

ما شدیم آدمِ حسن
سرخوشیم با غمِ حسن

هرکیو که می‌شناسم
حسینی شد با دَمِ حسن

حسن‌جانم، حسن‌جانم، حسن‌جانم

آرزو نیست، رجز نیست من آخر روزی
وسط صحنِ حسن ، سینه‌زنی خواهم‌کرد

نظرات