
دوست دارم داد بزنم عقیدمو وسط هَروَلهی سینهزنی خودمو میخوام معرّفی کنم حسنیام حسنیام حسنی زندگیمو به امام حسن بدهکارم من دوشنبهها یه پا میثم تمّارم به همه گفتم این آقا همه هستیمه خودشم میدونه که چقد دوسِش دارم الگوی بندگیم حسن، زندگیم حسن شیرینترین خاطرهی بچگیم حسن فاطمه گریه میکنه تا میگیم حسین با گریه لبخند میزنه، تا میگیم حسن (حسن آقا)... **** اسمشو نمیشه بیوضو آورد چون روایت میگه اسم اعظمه برای شمردن فضائلش همه دنیا جمع بشن بازم کمه گفتن از فضائلش کار بزرگانه پلّههای منبرش رتبهی ایمانه من کیام بگم که دلدادهی این آقام عاشق امام حسن، فقط حسین جانه نوکریش خَیرُ العمله، ضربالمثله واژه واژه حسن حسن، شورِ غزله مجلس پُرفیض حسین، دریای نمک مجلس پُرفیض حسن، بَحر عسله (یا حسن مولا)... **** سفره میندازه به وسعت زمین نمکش حتی به مُرده جون میده خدا به هرکی گرفتاری داره خونهی این آقا رو نشون میده سَرِ سجّاده دعای هر شبم اینه بیاد اون روزی که آرزوی دیرینه اولین همایش جهانیِ شیعه حرم امام حسن، تالار آیینه تصویر زیبایی میشه، رویایی میشه غوغاترین تجمّعِ دنیایی میشه سهم شیعه زیارتِ بیچون و چرا اما سهم آل یهود، رسوایی میشه (یا مولا حسن جان)... حسن مولا...