
(أللّهُمَّ أرْزُقْنَا حَرَم)4 خواب دیدم لباس فُرم خادمی تنمه خواب دیدم غلامسیات حوالی حرمه خواب دیدم غذای حضرتی مدینه میدن نذر اون شاهی که کارش فقط کَرَمه خواب دیدم شهادتش دستهها تو حرمن منو دست کشیدن از عشق حسن ابداً خواب دیدم مادرشم درست دَم حرمه همه با حضرت زهرا همقدم شدن با تو چقدر قشنگه محشرم سایتو بر نداری از سرم خودم که جای خود دارم آقا کنیز بچههاته مادرم (أللّهُمَّ أرْزُقْنَا حَرَم)4 *** از همون بچگی من غلام این درتم عشق من به ساحتت یکی دو روزه که نیس حالا که چشام برا غمت شده خیس خیس بیا بالا غیرتاً اسم منم بنویس تو قبول کن این کمو از هممون آقا جون هر کسی به وُسعش آقا خرج روضه رو داد مادرت فاطمه دستاشو یه روز میگیره اونکه با خستگی پا روضۀ آقا میآد عشق توه تموم باورم سایتو بر نداری از سرم خودم که جای خود دارم آقا کنیز بچههاته مادرم با تو چقدر قشنگه محشرم سایتو بر نداری از سرم خودم که جای خود دارم آقا کنیز بچههاته مادرم (أللّهُمَّ أرْزُقْنَا حَرَم)4 *** خواب دیدم دست رو سرم کشیده مهربونم گفت یه چند خطی براش یه روضهای بخونم روضهای که با دَمِش بند اومده زبونم زیر گریه زد آقام هِی میگفت جَوونم نشد آخر تو کوچه حسن بشه سپرت این یه زخم میمونه رو دل عزیز پسرت تو چهحالی میشی وقتی که جلو چشِ تو یکی دست بلند کنه رو صورت مادرت روضۀ حرفِ ای جوان ننه قدم شکسته قد کمان ننه کابوس هر شبم اینه میگم اگه میشه یکم بمان ننه (غریب مادر آقام حسن)4 ***