
اومد میدون سرباز جا مونده آغوش باز کن ای زیر پا مونده کوفه گرفته کینه تو میشکنه آئینه تو اونقدر غریبی که شمر جا خوش کنه روی سینه تو از تو خیمه تیر آخر میاد برات از تنم سپر در میاد می تونم شمر رو معطل کنم این یه دونه که ازم بر میاد نمیذارم بگن لشکر نداری نمیتونم ببینم سر نداری من اینجا اومد تا پرپرتشم نذارم حس کنی اکبر نداری اومدبه میدون سرباز جا مونده آغوش باز کن ای زیر پا مونده ای وای من مظلوم آقای من