ازچشم گریه ماند و از گریه عزتش از جام باده ماند و از باده لذتش فرمود امام صادق ما روضه جنّت است دنیا جهنم است برو سمتِ جنتش ما را حسین بهرِ خودش انتخاب کرد اینجا کسی نیامده اِلا به دعوتش عرفانِ ناب چیست؟ همین گریه برحسین صد سال فیض ریخته در نیم ساعتش تا زندهای به هر نَفسی یاحسین بگو فردا میانِ قبر تو مانی و حسرتش یک روز هم شبیه به حُر میخرد مرا بخشیده میشویم همه در نهایتش آن کس که کار کرد برای عزایِ او حتی عبادت است دمِ استراحتش صدبار قهر کردم و دنبالم آمده ماندم دگر چه کار کنم از خجالتش خونِ حسین قاطیِ کرب و بلا شده صد مرده زنده میشود از خاکِ تُربَتش