در اوج درد بی پناهی

در اوج درد بی پناهی

[ امیر برومند ]
در اوج درد بی‌پناهی
اسیر و در بند تباهی
به درگه لطف تو آقا
(آمده حُر ابن ریاحی) (۲)

(تو از کرم نگاهم کن ) (۲)
 بیا و رو به راهم کن
گدای سر به زیرم من
(تو سردار سپاهم کن) (۲)

یا اباعبدالله! 

تو اجازه بده دل به خطر می‌زنم
از کف دشمنات به تیغ سر می‌زنم؟؟؟
من به اذن شما به رخصت فاطمه 
به دل لشگر عدو شرر می‌زنم

حسین اباعبدالله!

(منم غلام سر به زیر و تویی که یار هر فقیری) (۲)
ای پسر حضرت زهرا امیری و نِعمَ الامیری

(تو بودی که دعام کردی 
توگریه‌هام نگاهم کردی) (۲)

(اگر چه که خیلی بد کردم
 تو بودی که صدام کردی) (۲)

یوسف فاطمه تموم دنیای من
فتواهای توسرمه‌ی چشم‌های من
زندگی بی حسین عین جهنم برام 
خیمه‌گاه حسین جنت الاعلای من

نظرات