از ته دل، تو رو صدا کردم دست منو بگیر، علیمولا اگه نسوزه دل تو واسم مَن یرحم الفقیر؟ علیمولا مثل آتیش زیر خاکستر تووی دلم، غمام پنهونه یهحرفایی توو دل من هست که غیر تو، هیچکسی نمیدونه گرفتارم، علیمولا شبیه ابر میبارم، علیمولا اینهمه غصّههای جورواجور اینهمه غمهای بیاندازه اگرچه خستهم میکنه امّا فکرتو از سرم نمیندازه اونکه همیشه هوامو داشته اونکه به پای من نشسته، تو خیر ببینه اونیکه از اوّل دست منو گذاشت توو دست تو کسوکارم، علیمولا بیاندازه دوست دارم، علیمولا روشنی شبای قدر من به نور چشمای توئه، حیدر تقدیر کلّ نوکرا امشب فقط به دستای توئه حیدر قربون فرق غرق خون تو فدای اشک زینبین تو زیر بغلهاتو که میگیره آتیشه توو قلب حسین تو زمین لرزید؛ زمان لرزید دل مظلومین این جهان لرزید یهقلب مبتلا توو این سینهست مریضم و دوام اباالفضله سینهی ما سینهزنا وقف موقوفهی آقام ابالفضله اونکه چشیده طعم این عشقو غیر تو هیچکسو نمیشناسه حکّ میشه روی سنگ قبرم، این سینهزنه حضرت عبّاسه سرم، مال اباالفضله دله تنگم، دنبال اباالفضله چه نعمتی بالاتر از اینکه گدای خونهی علمدارم من از تو چیزی نمیخوام آقا من به تو تا ابد بدهکارم برای این گدا فقط اینکه با تو بمونه، بهترین اجره هرشب من با تو، شب قدره ذکر تو حتّی مطلع الفجره شب قدرم اباالفضله چراغ نور قبرم اباالفضله رفتی، ستون خیمهها افتاد رفتی و موج علقمه، خون شد شبیه چشم غرق در خونت دل حسین فاطمه، خون شد تو رفته بودی و تکوتنها برادرت میون اون گودال حسین، دستوپا زد و زینب روو تلّ زینبیه رفت از حال