ببخش اگه به دردِ تو نخوردم ببخش اگه برا تو کم گذاشتم حرف زیاد زدم تو عمرم اما حرفی دَرخورِ شأنِ تو نداشتم حواسِ من پرتِ شلوغیا و تویی داری دنبالِ من میگردی من دیگه خوب میشناسمت، میدونم یه لحظه هم فراموشم نکردی من پِیِ بازیهایِ بچهگونه تو هی مراقبی زمین نیفتم ای دلِ غافل، درد و غصههامو به همه گفتم و به تو نگفتم رو میزدم به آدما، خودم رو هی پیشِ این و اون خراب میکردم کاش انقدر که امیدم به بقیهست یه ذره رویِ تو حساب میکردم من از پسِ خودم که برنمیام تویی که باید دلمو بسازی تویی رفیقِ واقعی، منو باش سرم گرمه به دنیایِ مجازی گناه نمیذاره تورو ببینم تو اما صبح تا شب نگام میکنی من که میخوابم تازه تو پا میشی تویِ نماز شبت دعام میکنی یتیمنوازیِ بابات علی رو به ما میگفتن از همون قدیما منم یتیمِ آخرالزمونم (دستی بکش رو سَرِ ما یتیما)۲