
(حسین وااای، حسین وااای...) گرفته با گریه به تو دلم جلا بلا کشیدی البلاءُ لِلوِلاء خیلیا با همین نوا تو روضهها راهی شدند زیارت کربوبلا (کربلا، کربلا، کربلا، کربلا...) این دل تنگم عقدهها دارد گوییا میل کربلا دارد اونهمه جونی که میومد به لبو اون همه روضه رفتنای هر شبو گریه میکردم همشو تا روضه خون میگفت دو خط زبان حال زینبو گلی گم کردهام میجویم او را به هر گل میرسم میبویم او را گل من یک نشانی در بدن دارد یکی پیراهن کهنه به تن داشت مسلمانان حسین مادر ندارد بجز زینب کسی در بر ندارد شیب گوداله و شاه بیردا وا محمدا، وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا، وا محمدا میزنه سنان جدا شمر جدا وا محمدا، وا محمدا لااقل صیدتو رو به قبله کن شمر حوصله کن، شمر حوصله کن اولش بکش بعد هلهله کن شمر حوصله کن، شمر حوصله کن تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد آخ ته گودال زمین گیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد همه منتظرن مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه (سیدالشهدا، سیدالشهدا یا مقطعالعضا...)