کیستم من؟! شرف آل رسولم

کیستم من؟! شرف آل رسولم

[ حاج محمود کریمی ]
کیستم من؟! شرف آل رسولم
انسیه؛ حوریه؛ زهرای بتولم
عابده؛ رشیده‌ام؛ راضیه هستم
فاضله؛ زکیّه‌ام؛ هانیه هستم
طاهره؛ معصومه؛ عالمه هستم
حجّت الله علیٰ کلّ حجج، فاطمه هستم
شرف الشّمس نبوّت هستم
مایه‌ی فخر ولایت هستم
من همانم که به یاری علی، شیرخدا قامت بستم
 
به ولایت سپرم؛ بهر ولا را گهرم
جز علی نیست کسی در دو جهان، در نظرم
نیستم فاطمه گر آبروی اهل ریا را نبرم
من خود طوفانم؛ سیل در جریانم
نیستم فاطمه گر منافقین را سر جا ننشانم
 
من سراینده‌ی دیوان قیامم
با همین بازوی زخمی، با همین دست شکسته، من علمدار امامم
تا نفس دارم فریاد زنم: جز علی کسی امام مسلمین نیست
جز علی نیست کسی لایق منصب
جز علی نیست کسی وارث مکتب
داد می‌زنم همه‌ی خلق بدانند
جز علی حامی دین نیست
جز علی کسی امیر مؤمنین نیست
 
یکّه سردار، منم؛ حامی کرّار، منم
علم علی نیفتد به زمین تا که علمدار، منم
آن‌که یاریش کند به اشک بسیار، منم
دختر مبارز احمد مختار، منم
وجه ممتحن، منم؛ خلیل بت‌شکن، منم
دختر خدیجه‌ام؛ مادر حسین هستم؛ جگر حسن، منم
من که بضعة الرّسولم؛ من که زهرای بتولم
من که گوید احمد به شأن من: بِأبی أنت و أمّی
یا علی! فدایی راه تو هستم
هرکجا غصّه به قلبم آمد
یا علی! نام تو بردم؛ نه غمی ماند و نه همّی
کاشف الکرب تو هستم؛ چادرم را به کمر، بهر تو بستم
دشمنت را همه‌جا رسوا کردم؛ به‌خدا غوغا کردم
 
عصمت الله، منم؛ شمس، تویی؛ ماه، منم
گر که ممدوح تو باشی پس مدّاح، منم
سپر جان توام؛ گوش به فرمان توام
همه‌جا نام تو بردم که ثناخوان توام
صد چو محسن به فدای سر تو
ای به قربان نگاه تو شود همسر تو
غم مخور؛ فاطمه تا حشر کنارت باشد
یک‌تنه در وسط حادثه، یارت باشد

نظرات