سبحان من فطم بفاطمه

سبحان من فطم بفاطمه

[ محمدحسین پویانفر ]
سُبحانَ مَن فَطَمَ بفاطمه
مَن اَحَبَّها مِنَ النّار
مادر ما نمی‌ذاره که بسوزه توی آتیش 
شیعه‌ی‌حیدر کرار

اصلا خودش سوخت
میون شعله به یاد ما بود
اصلا زمین خورد که ما بلند شیم
این‌همه خوبی زیاد ما بود

بازوی خسته‌اش دستمو گرفت
دستت شکسته‌اش دستمو  گرفت

مادر سادات جونم به فدات... 

****
سُبحانَ مَن فَطَمَ بفاطمه
مَن اَحَبَّها مِنَ النّار
دست مهربون مادر
یاور هرچی غریب و چاره‌ی هرچی گرفتار

اصن نمی‌شه صداش کنی و
مادر به دردت محل نذاره
نمیشه بگی مشکلی دارم
به پیش پات راه حل نذاره

اشک شبونش مرهم دلا
سفره‌ی خونش سهم سائلا

مادر سادات جونم به فدات.... 

****
سُبحانَ مَن فَطَمَ بفاطمه
مَن اَحَبَّها مِنَ النّار
فاطمیه یعنی باید
باشی روی اسم مادر غیرتی مثل علمدار

اصلا اباالفضل به رو نیاورد
روضه ی سخت فرق و عمود و
وقتی که با اون صورت خونی
تو علقمه دید روی کبودو

صحنه‌ی محشر غوغای علم
رو دست مادر دستای قلم

مادر عباس جونم به فدات...

نظرات