چشمِ من تار شده یا که تو مبهم شده‌ای

چشمِ من تار شده یا که تو مبهم شده‌ای

[ سید محمود علوی ]
چشمِ من تار شده یا که تو مبهم شده‌ای
یا که در ذهن من اینگونه مجسم شده‌ای

تو که درد دل خود را به علی می‌گفتی
مدتی هست که با خادمه همدم شده‌ای

بادها کمتر از آنند شکستت بدهند
باز هم سرو منی گرچه کمی خم شده‌ای 

من مضطر تو هستم، تو مضطر منی
من تاج عالم و تو تاج سر منی
من حیدر رسولم، تو حیدر منی

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
من مسلمان شده‌ی دست امام حسنم 

یا حسن...

نظرات