
چه تلخ است، سلام بی جواب ما به کوفه نماندهست، دگر نشانی از وفا به کوفه حسین جان میا به کوفه میا کوفه، میا کوفه، دّمی مّحمل نگهدار که یوسف میفروشند این برادرها به بازار نباشد دینشان جز دنیا و دینار میترسم، از فردا، ای بی کس، ای تنها حسین حسین حسین جان چه گویم که من ماندم و بیعتی شکسته پر از غم، به کوچههای کوفه زار و خسته چه گویم ز دست بسته اگر لب تشنه جان دادم فدای اصغر تو اگر سنگ جفا خوردم به قربان سر تو نبینم اشک چشمان خواهر تو لب تشنه جان دادم، نام تو فریادم حسین حسین حسین جان دل ای دل، مبادا شکنی بیعت خود را مبادا، شوی بردۀ زرخرید دنیا که تنها بماند آقا در این تاریخ پر غوغا زمان ما رسیده زمان امتحان و روز عاشورا رسیده دمِ «هَل مِن مُعینِ» مولا رسیده میمانیم در این راه، لبیک ثارالله حسین حسین حسین جان شاعر: محمدمهدی سیار نغمه پرداز: اکبر شیخی ***