
من به غسل مادرم بلند گریه نکردم صدای خندهی دشمن، از صدای گریه سر است خیز از یاد، آبرویم را بخر همه را از بین نامحرم ببر حسین... قرار نبود که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست وپا بزند حسین... میوهی دلم، علی اکبرم... بس که سر پاره ز پا تا سر توست همهی دست پر از پیکر توست