غلام خونواده‌ی حیدرم

غلام خونواده‌ی حیدرم

[ احد قدمی ]
غلام خونوادۀ حیدرم
قربونیشون هم پدرم مادرم
دست علی و چادر فاطمه
بوده همیشه سایبون سرم

علی درب جنت و بهشت فاطمه
علی سرگذشت و سرنوشت فاطمه
شاید تو همین شبا بهشت علی
یه کربلا برای ما نوشت فاطمه

علی نور ثقلین فاطمه ناموس خدا
حسن آقای کریمان و حسین رمز بقاء
دل ما بین طواف عظیم‌ترین وادی نور
دائماً بین مدینه نجف و کرب و بلا

علی مولا‌...

فاطمه روح ذوالفقار علی
یک تنه مونده پای کار علی
علی مثال کعبه و در طواف
فاطمه بر گرد مدار علی

علی عشق بی نهایت فاطمه است
علی پی شعار رایت فاطمه است
چنان خطبه خواند و شد زبان علی
جهان محو این درایت فاطمه است

(خطبۀ فاطمه و رزم نفس‌گیر علی) ۲
نغمۀ فاطمه و هوهوی شمشیر علی
هر دو در وقت خطر گردن فتنه شکنند
(فاطمه آینه در آینه تفسیر علی) ۲

ننه زهرا...

مظهر عصمت خدا فاطمه است
عالمه‌ای که معدن عاطفه است
گوشه‌ای از کرامت فاطمه
شأن و جلال فضۀ خادمه است

خودش مادری برای ما می‌کند
حسینش بد مرا حسن می‌کند
اگر دهم به جان زینب قسم
مرا مرتضی علی کفن می‌کند

همچو مقداد و چو سلمان و چو سرباز علی
فاطمه کرده مرا نیز مسلمان علی
خاک نعلین علی شد سبب خلقت ما
دست ما تا ابدالدهر به دامان علی

نظرات