غلام خونوادهی حیدرم قربونیشون هم پدر هم مادرم دستِ علی و چادر فاطمه بوده همیشه سایهبونِ سرم علی درب جنت و بهشت فاطمه علی سرگذشت و سرنوشت فاطمه شاید تو همین شبا به اذن علی یه کربلا برای ما نوشت فاطمه علی نور ثقلین، فاطمه ناموس خدا حسن آقای کریمان و حسین رمز بقا دل ما بین طواف است در این وادیِ نور دائماً بین مدینه نجف و کرب و بلا (مولاتی یا زهرا، مولانا یا حیدر)۳ فاطمه روح ذوالفقارِ علی یک تنه مونده پای کارِ علی علی مثال کعبه و در طواف فاطمه بر گرد مدار علی علی عشق بی نهایت فاطمهست علی تکشعار رایَت فاطمهست چنان خطبه خواند و شد زبان علی جهان محو این درایت فاطمهست خطبهی فاطمه و رزم نفس گیر علی نغمهی فاطمه و هوهوی شمشیر علی هر دو در وقت خطر گردن فتنه شکند فاطمه آیینه در آیینه تصویر علی (مولاتی یا زهرا، مولانا یا حیدر)۳ مظهر عصمت خدا فاطمهست عالمهای که معدن عاطفهست گوشهای از کرامت فاطمه شأن و جلال فضهی خادمهست خودش مادری برای من میکند حسینش بد مرا حسن میکند اگر جان دهم به نام زینب قسم مرا مرتضی علی کفن میکند همچو مقداد و چو عمار و چو سلمانِ علی فاطمه کرده مرا نیز مسلمان علی خاک نعلین علی شد سبب خلقت ما دست ما تا ابدالدهر به دامان علی (مولاتی یا زهرا، مولانا یا حیدر)۳