پناه بده خیلی گرفتارم

پناه بده خیلی گرفتارم

[ احد قدمی ]
(پناه بده خیلی گرفتارم
تو شاه و من نوکر دربارم)۲
صد دفعه گفتم و بازم می‌گم
(هر چی که دارم از شما دارم)۲

روضه پناه خستگی هامه
تربت تو همیشه همرامه
بین من و تو فاصله افتاد
(اینا همش کار گناهامه)۲

(از فضل پدر، همینه حاصل من
پای ثابت مجلس روضه‌هاتم) ۲
مثل مادرم، واسه تو گریه کردم
(مثل پدرم، سینه زن عزاتم)۲

بیا با من مدارا کن
دوباره در می‌زنم درو وا کن
براتم رو تو امضا کن
با اون چشمات زندگیمو احیا کن

حسین جونم...

تا عکس کربلا رو می‌بینم 
پر می‌کشه دلم تا اونجا که
چه گنبدی داره حسین اما
صحن امام حسن همش خاکه

(نمی‌دونم چه سِرّیه اینکه
حتی امام زاده حرم داره) ۲
وقتی می‌رم طواف شیش گوشه
(بازم دلم به یاد تو غم داره) ۲

(آی رفیق ازت می‌خوام که بعد مرگم 
قبر منو خاکی بذارید بمونه)۲
بعدش یکی از روضه‌خونا بیاد و
(روضه‌ی امام حسن برام بخونه)۲

(تو سالاری، کرم داری) ۲
تو خواب دیدم، انگاری حرم داری
روزام گریه، شبام زاری
یه عمریه سایه رو سرم داری

حسن جونم...

نظرات