
سَیّدنا العطشان حسین جان... خمیده خمیده رسیدم به تو شکستم شکستم دَمِ جسم تو عزیزم عزیزم شبیه تنت بریده بریده میگم اسم تو بریده بریده نفس میزنی فقط مادرت رو صدا میزنی نزن دست و پا که میفتم حسین دَمِ قتلگاه دست و پا میزنی سَیّدنا العطشان حسین جان... اجازه بده تا جلوتر بیام که از زیر نیزه خلاصت کنم بیا صورتت رو نکش روی خاک اصلا اومدم التماست کنم بمیرم بمیرم که غارت شدی میرم خواهش از دشمنت میکنم میرم پس میگیرم لباس تو رو خودم پیرهنت رو تنت میکنم سَیّدنا العطشان حسین جان... غریبم غریبم یه کاری بکن جلو بچهها حرف بد میزنن منو مثل بابا کشیدن رو خاک تو رو مثل مادر لگد میکنن سلامٌ علی یا حسین غریب سلامٌ علی یا حسین شهید لبِ تشنتو هی بِهَم میزدی الهی کمی آب بهت میرسید سَیّدنا العطشان حسین جان...