با گریه آمدم اطراف قتلگاه

با گریه آمدم اطراف قتلگاه

[ حسین طاهری ]
با گریه آمدم، اطراف قتلگاه
گفتی که خواهرم، برگرد خیمه گاه

بعد از دقایقی، دیدم که پیکرت
در خون فتاده و، بر نیزه‌ها سرت

عمه جانم عمه جانم، عمه جان نگرانم
عمه جانم عمه جانم، عمه جان قدکمانم

برادرم، تاج سرم، من خواهرم

تشنه حسین...

نظرات