
دلتنگی یعنی کربلا بارون گرفته چند ساله نوکر درد بیدرمون گرفته دلتنگیهاشو پای این پرچم آورده لیلا خبر داری دلِ مجنون گرفته؟ تویی فقط پناهِ من، ای روشنیِ راه من تو رو ازم گرفته بود یه مدتی گناهِ من مثل خودت غریبم و از شما بینصیبمو کاشکی بیایی ببینمت، بغل کنم حبیبمو آقام آقام، آقام حسین... من که خراب کردم درستش کن یه جوری بیطاقتم اصلا بگو تا کِی صبوری دور از تو و دور از حرم این وضعِ حالم پیر کرده دیگه نوکرو چند سالِ دوری من تو روضهت ولی دلم کربلاست زائر حرم من که رفتم ولی حرم ندیده طفلی ماردم بهخدا شال من گواست زندگیم وقف روضههاست شروع زندگیم نجف تهش که ختم کربلاست امسال برای اربعین دلشوره دارم کِی میشه آقا سر روی تربت بذارم من نه خودت بهتر میدونی یا حسین تا کربوبلات حتی جنازهم رو میارم با یه سلام حرم بیام با رفیقام حرم بیام جون دلم ازت فقط میخوام حرم بیام دورم ازت چی کار کنم باز باید رو به یار کنم یعنی باید به سمت کربلای تو فرار کنم آقام آقام، آقام حسین...