
خاک پای حسینو تراب زینبم فخر میکنه حتّی خدا به زینبم من خدا رو توی شهر شام میبینم من مسلمان شدهی حجاب زینبم ای چادر خاکیت مرا کرده مسلمان خورشید فلک پشت نقابت شده پنهان تو خطبه بخوان حسین هم بگوید ای جان فرمان بده عبّاس بگوید بله قربان به جای ذوالفقار معجر بنویسید مقابل یک زن لشکر بنویسید به جای مرکب از منبر بنویسید یجوری با یک خطبه شهرو بهم ریخت باید که تاریخو از سر بنویسید این کلام عقیله است یا ذوالفقار علی مو نمیزنه این هیمنه کنار علی یجوری روی منبر نشسته کأنّه انگاری روی دُلدُل بازم سوار علی ای عالم و آدم شده از کار تو حیران باید که بخوانند تو را حیدر دوران کاری که نشد تمام روز جنگ صفّین با دست تو به پایان میرسد به قرآن یکی تبر رو از این بت شکن بگیره سراغ شیر رو از این شیر زن بگیره که ذوالفقار دو لب به سخن بگیره یجوری یابن الطُّلَقا گفت توی این شهر یزیدو هیچ کسی نبود گردن بگیره
ایمانمن مسلمان شدی ی حجاب زینبم ...🌷