حالا که تا دیار تو ما را

حالا که تا دیار تو ما را

[ حسن حسینخانی ]
(حالا که تا دیار تو مارا نمی‌برند
ما قلبمان شکست حرم را بیاورید)

(لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان‌تر از پدر و مادرم)

**********

پا به پایِ غم، سینه می‌زنم 
دل می‌دم ولی، دل نمی‌کنم

کافیه یه شب، تر نشه چشام
مرگمو فقط، از خدا می‌خوام

((گریه تو هیئت، با من با من) 2
دادن عزّت، با تو با تو) 2

خوردن حسرت، با من با من
نامه‌ی دعوت، با تو با تو

(سایه‌ی تو رو، رو سرم دارم) 2
خیلی خاطره، از حرم دارم

هر‌چی قسمته، رو دوتا چشام
امّا کاش می‌شد، اربعین بیام

(عمریه خدمت، با من با من) 2
لطف بی منّت، با تو با تو

(طی مسافت، با من با من) 2
نامه‌ی دعوت، با تو با تو

نظرات