تنها پناه خستگیای منه ام البنین

تنها پناه خستگیای منه ام البنین

[ ابوذر روحی ]
تنها پناه خستگیای کنه ام البنین
درد منو کی می‌دونه جز تو نه‌نه ام البنین
یه زمین‌خورده داره صدات میزنه ام البنین
نه‌نه ام البنین

زمین خوردم 
من دیگه واقعا کم آوردم
زمین خوردم
خودم می‌دونم آبرو بردم
زمین خوردم

دنیا دورم زده
می‌دونی چقد حالم بده
جای خنده گریه می‌کنم
انگار خوشی بهم نیومده

خیلی بیچاره و
جنس بنجل بازارمو
دردامو فقط به تو میگم
من جز تو کی دارمو

نه‌نه ام البنین...

اسمت رو میبرم همیشه وقت گرفتاریا 
خوردم زمین من آخرشم با ندونم کاریا 
کاشکی بهم بگی مثل بچت قبولم داریا
نه‌نه ام البنین 

پناهم باش
تو تاریکی چراغ راهم باش
پناهم باش
مادرونه تو تکیه‌گاهم باش 

نه‌نه ام البنین
حال و روز دلمو ببین
دنیا بهم پشت پا زده
مثل عباست خوردم زمین

سایه‌ی چادرت
بهترین پناه نوکرت
وقتی دیدی بی بال و پرم
گرفتیم زیر بال و پرت

نه‌نه ام البنین...

نظرات