تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب هم دختر حسینی و هم دختر رباب هرچند آمن است و امینه ولی حسین نام تو را سکینهی خود کرده انتخاب دربارهی مقام بلند تو گفتهام ممسوس در خداست شبیه ابوتراب در هر دوعالم از سر اَرج و بها تو را شد فخرة النساء لقب از سید الشباب از آن زمان که راویهی شیعتی شدی شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی من حسینِ سر جدایم سر بریده از قفایم لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی وسقوه سهم بغــــی عوض الماء المعین و ذبح الطفل من الاذن الى الاذن