بهار آوردی برای شیعه افتخار آوردی

بهار آوردی برای شیعه افتخار آوردی

[ علی اکبر حائری ]
بهار اوردی، برای شیعه افتخار آوردی
برای مولا، پشتیبان ذولفقار آوردی
قرار اوردی، برای خدیجه افتخار آوردی
ممنونیم که ما رو با عشق مولا بار آوردی

الحمدلله رو سرم سایه‌ی مولاست
الحمدلله مادرم حضرت زهراست

انار و دوست داشتی که شد میوه‌ی 
شب تولدت همیشه شب یلداست

عالم مددی، یا فاطمه مددی
جلوه‌ی احدی، پاینده‌ی ابدی
حیدر و بلدی، پیغمبر و بلدی
لطفا امشب منو صدا بزن ولدی

امنا زهرا ابانا حیدر...

تویی کماکان اولین بانوی این عالم امکان
کنیز خونت، فضه صحبت می‌کرده با قرآن

غلام خونت، مقداد و قنبر و بلال و سلمان
چه عاشقونه علی رو صدا کنی، علی میگه جان

گهواره جنبون پسر تو جبرییله
دنیا به رشته‌های چادرت دخیله

با نور اون چادر وصله‌دار و کهنه
شیعه شدن یهودیای یه قبیله

مادر مادر مادر 

روز و شب به خدا، دستم به دامن تو
ای عروس علی، بخشیدی پیرهنتو

حق معلم تو، حیدر مؤذن تو
صبح و شب می‌کنم لعن دشمن تو

امنا زخرا، ابانا علی...

نظرات